|
دوشنبه 3 آبان 1389
|
سخنراني رهبر معظم انقلاب در جمع طلّاب را ميتوان به دو بخش كلي تقسيم كرد.
1. نكات و تحليلهايي مبني بر نوع روابط حكومت و حوزه
2. نكات و تحليلهايي پيرامون «تحول در حوزه»
هدف ما در اين يادداشت آن است كه به بخش دوم سخنان رهبري بپردازيم و سعي كنيم آن را به صورت خلاصه تبيين كنيم. اگرچه كه ميتوان سخنان و نكات بخش اول سخنراني را هم به گونهاي به بخش دوم ارجاع داد و آن را بخشي از تحولاتي به شمار آورد كه بايد در حوزه رخ دهد.
گزارشي از سخنان رهبري
رهبر انقلاب در بحش اول سخنانشان مبني بر معناي تحول، ابتدا معناي غلط آن را بيان كرده و فرمودند كه اگر تحوّل را به معناي تغيير در اصول اساسي حوزهها مانند تحول در متد اجتهاد بدانيم، اين قطعاً انحراف است. سپس با ارائه مثالهاي مختلفي معناي درست تحول در حوزه را بيان كردند. سپس در همين راستا فرمودند كه نسبت حوزه با فضاي علمي جامعه بايد داراي دو خصوصيت باشد:
اول: حوزه بايد در فضاي علمي جامعه حاضر باشد.
دوم: اين حضور بايد يك حضور فعال باشد، نه يك حضور منفعل.
رهبر انقلاب فرمودند انديشههايي كه حوزه ارائه ميكند بايد با توجه به نيازهاي فكري- اجتماعي بوده و در پاسخگويي، سخنان انديشمندان ديگر را نيز مد نظر داشته باشد. ايشان همچنين تاكيد داشتند كه پاسخ حوزه به مسائل بايد يك پاسخ جهاني باشد و حوزه بايد توانايي اين را داشته باشد كه پاسخهايي جهاني ارائه دهد. در اهميت اين موضوع همين بس كه اگر اين كار را نكنيم با دست خودمان به انزواي روحانيت و حذف دين كمك كردهايم.
با توجه به اين مباحث، مقصود از تحول يك حركت نو به نو اجتهادي است. به تعبير ديگر خود ايشان، مقصود از تحول، مديريت آن است؛ چراكه تحول يك امر قهري است. البته ايشان تأكيد كردند كه مقصود از تحول به هيچوجه رها كردن شيوههاي سنتي و تبديل كردن آنها به روشهاي دانشگاهي نيست.
ايشان تحول را ناظر به نظام رفتاري و اخلاقي حوزهها هم دانستند و توجه و تكريم اساتيد، مراجع تقليد و علما را به عنوان يكي از مهمترين مسائل تبيين كردند. توجه به معنويات و تهذيب را نيز يكي از ضروريترين مسائل دانسته و فرمودند: «با توجه به دنياي جديد و فضاي ماديزده آن، جوان امروز بيش از گذشته نيازمند تهذيب است.» در اين ميان رهبر معظم انقلاب تأكيد كردند كه گرايشها و احساسات انقلابي بايد در حوزه حفظ شود و البته نبايد به گونهاي باشد كه خداي ناكرده كسي بتواند جوان حزباللهي و انقلابي را به دليل احساساتش از كوره به در ببرد و از آن سوء استفاده كند.
تحول با طعم حوزويسازي
با توجه به روح كلي سخنان رهبر انقلاب ميتوان گفت كه دغدغه اصلي ايشان پيرامون تحول در حوزه، حوزويسازي حوزه است. به اين معني كه حوزهها قدر سرمايههاي خويش را بدانند و براساس همان خود را با نيازهاي روز جامعه تطبيق دهند اما اين تطبيقدهي به هيچوجه به معناي دانشگاهيسازي حوزه و يا دست كشيدن حوزه از داشتههاي ارزشمند خود نيست؛ بلكه مقصود از تحول استفاده كردن از آن منابع غني به همراه عنصر اجتهاد است. به همين دليل ايشان بر تحصيل رشتههاي فلسفه و تفسير قرآن در كنار فقه تأكيد داشته و تذكر دادند كه امروز فضاي فكري به گونهاي است كه نميتوان بدون فلسفه به شبهات پاسخ داد.
شايد بتوان اين سخنان رهبري را عكسالعملي نسبت به برخي از تفاسير غلط نسبت به تحول در حوزه دانست. براساس اين تفاسير برخي گمان كرده بودند معناي تحول در حوزه، دانشگاهيسازي حوزه است و برخي ديگر از ترس هر گونه دانشگاهيسازي، به ساختار خشك و متصلّب حوزه چسبيده و هرگونه تغييري در آن را انحراف از حركت اصيل و تاريخي حوزه ميدانستند.
رهبر انقلاب با تبيين دقيق و خاصي كه از بحث تحول در حوزه ارائه دادند، باعث شدند كه اين دو جريان افراط و تفريط به حد تعادل توجه كرده و سعي كنند با رويه اجتهادي كه عامل بقاء شيعه در طول تاريخ پر فراز و نشيب آن است اين حركت را ادامه دهند. حركتي كه امروزه بيش از هر زمان ديگري مورد نياز است. تحولي كه بايد علاوه بر گسترههاي قديم علوم حوزوي، وارد فضاهاي جديدي مانند علوم انساني نيز بشود.
تأكيد رهبر انقلاب مبني بر اينكه هيچ نظامي نميتواند در خلاء فعاليت كند و نيازمند تئوريهاي علمي است، افق جديدي از وظايف را در مقابل انديشمندان حوزوي قرار داد. حوزويان اكنون بايد در زمينههاي جديدي مانند تعليم و تربيت، مديريت و... به سراغ متون ديني رفته و با استفاده از منابع كار اجتهادي كنند. اجتهادي كه بتواند خلاء فكري ما را پر كند و پشتوانه عمل نظام اسلامي واقع شود.
|
|