جايگاه حوزهي علميه قم در دنياي جديد
7/8/1389
حوزه، رسانه و دنياي جديد
ابعاد گوناگون و مختلف رويارويي
انقلاب اسلامي و تحولات عميقي كه در منطقه و جهان پديد آورد، چنان ابعاد گستردهاي داشته و دارد كه بسياري از آثار و نتايج آن در حال حاضر قابل درك نيست. بيترديد نسلها و قرنهاي آينده بهتر ميتوانند ابعاد گوناگون اين اقدام جهادي و بيدارگر و آزاديبخش امام خميني را بشناسند. با گذشت زمان، رويارويي و مواجههي استكبار جهاني با اين جبههي پايداري كه تفكر و ادبيات آن را جمهوري اسلامي ايران مديريت ميكند، سنگينتر و جديتر و علنيتر شده است و هرچه بگذرد، وضوح و شفافيت و مرزبندي اين جبههها بيشتر نيز خواهد شد.
از اين رو و در اين روند، مقطع رهبري آيتالله سيد علي خامنهاي حساسيت ويژهاي دارد، چراكه رويارويي اين جبههها چه از نظر سياسي و اقتصادي و علمي و چه از نظر فرهنگي و تبليغي جديتر و سختتر ميگردد. ابتدا گمان غالب تحليلگران و مراكز سياستگذاري و تصميمسازي غرب اين بود كه انقلاب اسلامي جرياني گذرا و سطحي است و حتى در صورت تداوم ميتوان نهايتاً با الگوهاي مختلف موجود يا آن را منحرف ساخت يا به شكلي آن را مصادره كرد. ليكن اين جريان نهتنها باقدرت تداوم يافت و عليرغم تهديدها و تحريمها روزبهروز قويتر شد، بلكه به مرور زمان گسترش يافت و هر روز از جايي سربرآورد و امروز نهتنها در لبنان و عراق و افغانستان و فلسطين، بلكه در ديگر نقاط جهان مشروعيت و اقتدار نظام سلطه را به چالش كشيده است.
مسيري كه نظام سلطه براي حاكميت بر جهان طراحي كرده بود و حتى بخش عمدهي آن در شوروي سابق و اروپاي شرقي به نتيجه رسيده بود -چه از نظر سياسي براي حل نهايي موضوع فلسطين و چه از نظر فرهنگي براي غربيكردن جهان- بهخاطر اثرگذاري انقلاب اسلامي ايران دهها سال به تأخير افتاد و پيشبينيها در مورد اين بخش از جهان در هم ريخت.
عمق و گستردگي جبهههاي متقابل
اكنون جمهوري اسلامي به عنوان جلودار جبههي گستردهي مقاومت، در مقابل تمامي جبههي نظام سلطه ايستاده است. نه اين سوي ميدان يك كشور ايران بهتنهايي ايستاده است و نه آن سوي ميدان يك كشور آمريكا. هم اين جبهه امتداد تاريخي و جغرافيايي طولاني دارد و هم آن جبهه پسينهاي طولاني و گسترده. آنسو قرنها مظلوميت و درماندگي بشر هست؛ از بردگان فراعنهي مصر تا سياهان آفريقا و اين سو قرنها اميد و انتظار رهايي براي نجات و سعادت. آن سو همه ايستاده و چشم دوختهاند تا به اعتراف صريح و علني خودشان هرچه در جنگهاي صليبي به دست نياوردهاند، به چنگ آورند و اين سو همه با نگراني و دلهره چشم دوختهاند تا هرچه عزت و كرامت در كوچه پسكوچههاي تاريخ جا گذاشتهاند، شايد اينجا پيدا كنند.
براي درك ابعاد اين مواجهه و رويارويي جدي و تاريخي و براي فهم عمق و حساسيت و گستردگي آن بايد از تنگناي مسائل كوچك و درگيريهاي سطحي و اختلافات كودكانه و نادانيها و اشتباهات روزمرهي عادي به درآمد و از افقي گستردهتر نگريست. طوفان سهمگين را كسي كه در اتاقك زير كشتي پنهان شده، درنمييابد و گردباد ويرانگر را كسي كه به زير كومهاي خزيده، نميتواند ديد.
ركن اساسي و مهم مواجهه
مهمترين ركن اين مواجهه و رويارويي درازمدت و عميق، زمينههاي علمي و فكري و فلسفي آن است كه زيرساختهاي نظري و مباني اعتقادي را ترسيم ميكند و در نرمستيز فرهنگي و فكري موجود ميتواند حقايق مكتب اهل بيت را به دنياي منتظر و تشنهي امروز عرضه كند. هرچه اين ركن اساسي و مهم بيشتر مورد توجه و اهتمام باشد، توفيق و پيروزي بيشتر در ديگر عرصهها را تضمين ميكند و بهتر از خطر انحراف و شكست در آينده باز ميدارد. ولذا به بصيرت توصيه شده است كه اگر نباشد، به بيراههها خواهيم رسيد و از مقصد دورتر خواهيم شد.
در عين حال اين مبادي و اصول در منابع و معارف ما بيش از هر چيز وجود دارد. هدف اصلي از هر حركت و اقدامي اهتمام به همان حقايق است. وحي الهي با «خواندن» آغاز ميشود و از كرامت انسان و تعليم و تعلم سخن ميگويد. سيره و سخن اهل بيت نيز سرشار از توجه به فكر و فهم و علم و معرفت است.
رسالت جمهوري اسلامي پيش و بيش از هر چيز، سخن گفتن با فطرت الهي انسان و گسترش و ترويج معرفت و بيان حقايق است و آشنا كردن با كلمات و انديشههاي نوراني و آسماني كه فرمود «فإنَّ الناسَ لو علِمُوا محاسن كلامنا لاتَّبَعُونا»
شايد بتوان گفت ساماندهي اين موضوع و عرضه كردن اين حقايق و معارف به اقتضاي شرايط و درك مخاطب و بيان آنها به زبان نو و تازه و ريختن آنها در ظرف مناسب يا آنچه نوانديشي و نهضت نرمافزاري در دانش و بينش خوانده ميشود، حساسترين و بنياديترين بخش مواجههي تاريخي حق و باطل است. منظور تدبير و مديريت از مواجهه -چنانكه جوانب ديگر از قدرتنمايي نظامي و پيشرفت تكنولوژيك و دستاوردهاي هستهاي و اقتدار سياسي- با ولي فقيه است و «قم» در سيري تاريخي پس از درخشش سامرا و جبلعامل و اصفهان و مشهد و نجف، امروز پايگاهي است كه بر اساس روايات متعدد، مركز انتشار معارف و حقايق خواهد بود كه «مِنها يفيضُ العلمَ إلى سائرِ البلاد».
جغرافيا و تاريخ مخاطبان حوزه
حوزهي علميهي قم براي ايفاي اين نقش تاريخي و اداي اين رسالت عظيم، اكنون چارهاي ندارد جز آنكه با هدايت و مديريت ولايت فقيه، از افقي گستردهتر و وسيعتر به جغرافياي مخاطبان و پرسشگران بنگرد و بداند كه بايد با زبان «قوم» با آنها سخن بگويد نه با زبان «قم». حوزهي علميهي قم بايد دريابد كه مخاطبانش نهفقط در گذر خان يا صفائيه، بلكه در جغرافيايي به پهناي پنج قارهي جهان گستردهاند. حوزهي ما امروز بايد با نگاهي عميق و متفاوت به تاريخ مخاطبان خود بنگرد و بداند كه صدا و سيمايش را تنها شنوندگان و بينندگان امروز نميشنوند و نميبينند، بلكه بايد بداند و دريابد كه پژواك پيامش در قرنها امتداد خواهد يافت. پس بايد چنان برنامهريزي و تدبير كند كه گويي به پانصد سال ديگر ميانديشد كه فرمود : «إعْمَلْ لِدُنياكَ كأنّكَ تَعيشُ أبداً».
حوزهي علميهي قم زماني ميتواند نقش تاريخي و موعود خود را بازيابد كه دنيا و زبان مردم دنيا را بهخوبي بشناسد و در ادامهي حركتهاي فردي بزرگاني چون سيد جمالالدين اسدآبادي و امام موسى صدر و حركت جمعي انقلاب اسلامي و نهادهاي متمركز موجود، به شكل فراگير و حسابشده براي آشنايي فرزندانش با فضاي واقعي و عيني دنياي امروز اقدام كند.
حوزهي قم زماني ميتواند درمان مناسب را عرضه كند كه درد را بهدرستي بشناسد. زماني ميتواند با مخاطب سخن بگويد كه با زبان و ادبيات و طرز تفكر و دغدغهها و مسائل و مشكلات او آشنا باشد. بداند مخطبش چگونه ميانديشد و ما را چگونه ميبيند و از ما چه انتظاري دارد. اين رسالت بزرگ زماني بهدرستي تحقق خواهد يافت كه تاريخ و جغرافياي اين مخاطبان با ابزار مناسب و شيوهي صحيح و روشهاي كارآمد مورد خطاب قرار گيرد و به امر الهي «و أعِدّوا لَهُم ما اسْتَطَعْتُم مِنْ قُوَّةٍ» همهي ابزار تأثيرگذاري و انتقال پيام مورد توجه باشد.
حوزهي علميه و رسانههاي نو
دنياي امروز دنياي ارتباطات و رسانه است. در آينده نيز هرچه پيش رويم، اين عرصه گستردگي و نفوذ بيشتر مييابد، چنانكه در روايات متعدد ملاحم و علائم ظهور به گوشههايي از آن اشاره شده و از امتداد سمع و بصر مخاطبان به شكل رسانههاي نوين ياد شده است: «إذا قام القائم يمدّ الله في أسماع شيعتنا و أبصارهم» و بسيار روايات ديگر كه تفسير انتشار علم و معارف قم تا چشم و گوش «مخدّرات في الحجال» است.
انتظار طبيعي دوستان و دشمنان از حوزهي علميهي قم در چنين شرايطي، مسلح شدن به ابزار روز در اين عرصه و برگرفتن سلاح متناسب در اين جبهه است. در روزگار جديد بايد با زبان نو و تازهاي سخن گفت كه مخاطب درك ميكند. بايد پيام حقيقت را با ادبيات و قالبي عرضه كرد كه مخاطب ميپذيرد. قرائن و اخبار مختلف و واقعيت مشهود نشان ميدهد كه دشمن در اين عرصه نيز پيش از ما سلاح برداشته و به ميدان آمده است. سرمايهگذاري سنگين نظام سلطه براي هدفگيري فضاي عمومي جوامع شرقي و كشورهاي اسلامي به شكل عام و توجه به داخل جامعهي ايران به شكل خاص، با راهاندازي صدها شبكهي تلويزيوني و هزاران سايت اينترنتي، نشاندهندهي بخشي از اين حضور مسلح و جدي است.
آيا اميدي هست؟
اما آيا اميدي به موفقيت در اين عرصه وجود دارد؟ آيا در اين نبرد نابرابر كه از هر جهت ما در موضع ضعف قرار داريم -چه از نظر فناوري و چه از نظر هنري و چه از نظر طلاب توانا در زبانهاي خارجي و چه از نظر روابط عمومي و قدرت تبليغات و بازاريابي- آيا ميتوانيم به توفيقات آينده اميدوار باشيم؟ اولاً ما باور داريم كه «الّذين جاهَدُوا فينا لَنَهْدِيَنَّهُم سُبُلَنا»، خداوند در اين عرصهي حساس نيز يار و مددكار مجاهدان خواهد بود. ثانياً شاهديم كه ظرفيتهاي بسيار ارزشمندي در ميان طلاب جوان و فاضل حوزهي علميهي قم وجود دارد كه به صورت متراكم در انتظار فعال شدن است و مسلماً با هدايت و نظارت صحيح، بهخوبي قابل بهرهبرداري خواهد بود.
در عين حال، اين عرصه همچون همهي زمينههاي ديگر عرصهي دادوستد و ميدان تبادل و تعاملي است كه بر اساس معيارها و موازين حرفهاي ميتوان در آن پيش رفت و به نتيجه رسيد. اگر عزم جدي در ميان بزرگان و متفكران و عالمان و مراجع علمي و ديني حوزه وجود داشته باشد –چنانكه در تجربهي برخي مراجع بزرگوار تقليد و برخي نهادهاي ديني حوزه ديده شده است- بهراحتي ميتوان لوازم و ضرورتهاي اوليهي اين حركت را فراهم آورد.
تجربههاي موفق موجود
برخي تجربههاي موجود در فعاليتهاي فرهنگي جمهوري اسلامي، مانند عرضه و پخش برخي مجموعههاي تلويزيوني و فيلمهاي سينمايي و راهاندازي شبكهي تلويزيوني فيلم و سريال «آيفيلم» به زبان عربي نشان داده كه در بدترين شرايط هم زمينه براي گشودن راههاي جديد وجود دارد. در شرايطي كه از گذشتهي دور، حساسيتهاي نژادي و مذهبي عرب بر عليه فارس وجود داشته و در سالهاي اخير به شكل عجيبي گسترش يافته و تشديد شده است و گاهي حتى از ورود يك نسخه كتاب چاپ ايران به داخل برخي كشورها رسماً جلوگيري ميشود، بهطور طبيعي به نظر نميرسد كه هيچ موقعيتي براي پخش محصولات فرهنگي از شبكههاي تلويزيوني عربي وجود داشته باشد.
ا با كمال تعجب شبكهي تلويزيوني «امبيسي» عربستان نيز كه از چندي پيش بخش فيلم و سريال فارسي راهاندازي كرده، هماكنون درحال پخش يك سريال ايراني است. بسياري از كانالهاي عربي كه پيش از اين تنها فيلمهاي مصري و گاه سوري را پخش ميكردند، راه براي پخش سريالهاي ايراني باز شده است. تنها در كشور عراق، 10 كانال تلويزيوني به پخش فيلمها و سريالهاي ايراني ميپردازند. عجيبتر اينكه مجموعهي تلويزيوني «يوسف صديق» در كشورهاي مصر و تونس و يمن و حتى شبكهي مسيحي «اوتيوي» لبنان و شبكهي كرد عراقي پخش شد.
فرصت فرا رسيده است
اين فرصت ورود فرهنگي ماست و اين فرصت خاص و ويژه را اكنون بايد قدر دانست، زيرا در همين حال كه هجوم رسانهاي و تبليغاتي عليه انقلاب اسلامي و مكتب اهل بيت افزايش يافته، اين فرصتها از اميدهاي تازه براي آشكار شدن حقيقت و نشر معارف اسلام ناب محمدي (ص) خبر ميدهند. اقتدار جمهوري اسلامي در زمينههاي گوناگوني همچون دستيابي به فناوري هستهاي و سياست خارجي و ايستادگي در مقابل تحريمهاي وسيع و عرضهي نمونهاي چون «حزبالله» لبنان، همه مرهون رهبري و تدبير و ايستادگي و حكمت و ولايت فقيه روزآمد و آگاه است. همين حكمت و درايت در حوزهي قم نيز بار خواهد داد و آثار ولايت و فقه پويا در اين عرصه نيز آشكار خواهد گرديد.
امروزه جهان معاصر با همهي مراكز فكري و علمي، با همهي دانشگاهها و نهادهاي تحقيقاتي و پژوهشي، با همهي انديشمندان بيغرض و متفكران حقجو، با همهي مخاطبان آگاه و فهيم در انتظار پيام معتدل و منطقي و عقلاني و عالمانه حوزهي علميهي قم است كه به زبان نو و «بالّتي هي أحسن» به ايشان عرضه شود.
اين فرصت تاريخي هميشه آرزوي بزرگان شيعه بوده است. بسيار عالمان مجاهد و انديشمندان بزرگ حوزه بودهاند كه در حسرت چنين موقعيت و فرصتي زيستهاند. آنها يا مانند شهيد بزرگ علامه سيد محمدباقر صدر ميخواستهاند براي نيمساعت برنامهي راديويي مؤثر در جهان عرب از وجوه شرعيه هزينه كنند تا مگر كلام اهل بيت (ع) در غوغاي تبليغات غرب و شرق به گوش مردم برسد، يا همانند امام خميني (ره) صدا و سيما را دانشگاهي ميدانستهاند كه گسترش و تقويتش به تبيين حقايق ديني صحيح ميانجامد.
امروز پس از همهي انتظارها و حسرتها، هم حوزهي قم ظرفيت و توان ادارهي چنين رويارويي فرهنگي گستردهاي را در خود دارد و هم رهبر معظم انقلاب از صلاحيت و اقتدار لازم براي هدايت اين نرمستيز دشوار برخوردار است. امروزه رسالت تاريخي حوزهي قم آن است كه از محدوديتهاي گوناگون كه در طول تاريخ بر آن تحميل شده، بهدرآيد و نقش مهم و دشوار خود را در گسترهي جهان بازشناسد و به اشكال و روشهاي گوناگون با مخاطب گسترده و بينالمللي خود سخن بگويد كه مصداق «ناس» به معني شامل و كامل آن هستند؛ روشهايي همچون اعلام جايزهي جهاني براي ابداع فكري و تحقيقاتي در سطح خواص يا ساخت فيلمهاي مستند دربارهي حقيقت شيعه و باورهايي همچون ولايت فقيه در سطح عوام و پخش به زبانهاي مختلف.