|
سهشنبه 4 آبان 1389
|
فلسفه براي نزديكتر شدن به خداست
حجتالإسلام و المسلمين محسن قمي از نويسندگاه نامه معروف سال 1381 به رهبر معظم انقلاب پيرامون نهضتآزادانديشي و جنبشنرمافزاري است. اين عضو شوراي عالي انقلاب فرهنگي در حاشيه بازديد رهبر انقلاب از نمايشگاه دستاوردهاي حوزه علميه قم به پرسشهاي Khamenei.ir پاسخ گفته است.
- اگر ممكن است درباره روند تشكيل «مجمع حكمت اسلامي» و نقشي كه آيتالله خامنهاي در آن داشتند توضيح بفرماييد.
پيش از زمستان 1382 رهبر معظم انقلاب تأكيداتي مبني بر جدي گرفتن علوم عقلي يعني فلسفه و كلام در حوزههاي علميه داشتند. از اين رو عدهاي از اساتيد علوم عقلي حوزه علميه قم در ديداري كه با ايشان داشتند، تصميم گرفتند مجمع حكمت اسلامي را تأسيس كنند. اين عده سپس در ديدار با سه تن از اساتيد عالي اين رشته يعني حضرات آيات جوادي آملي، جعفر سبحاني و مصباح يزدي، مشورتهايي را در اين زمينه گرفتند و در نهايت اساسنامهاي را تصويب كرده و به محضر رهبر معظم انقلاب رساندند. ايشان هم آن را تأييد كردند و بعد از آن مجمع عالي حكمت اسلامي تأسيس شد. البته براساس همان اساسنامه اين مجمع زير نظر آيات جوادي آملي، سبحاني و مصباح يزدي اداره ميشود و اين بزرگواران ناظران عالي فعاليتهاي مجمع هستند.
عمده فعاليتهاي مجمع، چند چيز است:
يكي سازماندهي و ساماندهي دروس فلسفه و عرفان حوزه علميه قم كه امسال بيش از بيست و دو درس از جانب مجمع عالي در حوزه علميه قم برقرار ميشود. محور ديگر جلسات تخصصي در پنج كميته كلام، فلسفه، فلسفههاي مضاف، معرفتشناسي و عرفان است كه هر دو هفته يكبار برگزار ميشود. در اين ميان ما بسياري از مباحث را به صورت تطبيقي كار ميكنيم. به عنوان مثال در معرفتشناسي، مباحث را ناظر به دو موضوع معرفتشناسي اسلامي و غربي پيگيري ميكنيم. در بحث عرفان نيز مباحث را پيرامون عرفان اسلامي و عرفانهاي كاذب پيگيري ميكنيم.
بحمدالله اينجا به مجمعي براي مباحث فلسفي در حوزه علميه قم تبديل شده و يكي از فعاليتهايش براي روزِ جهاني فلسفه است كه در آن صد و ده مقاله از استادان و دانشآموختگان فلسفه حوزه علميه قم جمعآوري شده است.
- ديدگاه رهبر معظم انقلاب پيرامون فلسفه چيست؟ آيا ايشان نگاهي كاربردي به فلسفه داشته و آن را فقط براي دفع شبهات مفيد ميدانند؟
به نظر من چنين استنادي به رهبر معظم انقلاب اشتباه است. چراكه كار فلسفه تبيين هستي يا همان موجود بما هو موجود است و در اين ميان دفع شبهات يك امر فرعي به حساب ميآيد. اگرچه يكي از كمكهايي كه فلسفه به ما ميكند، در همين موضوع است. نگاه كاربردي داشتن به فلسفه يعني فلسفه را از ماهيت اصلي خود منسلخ و جدا كردن. در حالي كه حضرت آقا بارها تاكيد كردهاند كه اگر معارف دين درست تبيين شود، مردم از آن تبعيت ميكنند و اين سخن برگرفته از همان روايتي است كه ميفرمايد: «لو علم الناس محاسن كلامنا لاتّبعونا» لذا نگاه ايشان به فلسفه، نگاه تبيين و تعميق انديشه ديني است. به اين صورت كه هدف از فلسفه به صورت كلان مهندسي تمدن اسلامي است. لذا كار اصلي فلسفه يك كار ايجابي است، نه سلبي و اينكه منحصر به پاسخگويي به شبهات باشد. از اين رو ايشان در مواردي براي فلسفه نقش كاشفيت و تقرب نيز بيان كرده و در همان ديدار كه به تأسيس مجمع عالي حكمت اسلامي انجاميد، فرمودند: «هدف از فلسفه نزديك كردن انسان به خدا و تعميق انديشههاست.» اين سخن به خوبي نشان ميدهد كه ايشان چه جايگاهي براي فلسفه قائل هستند. ايشان همچنين تأكيد كردند كه قم نبايد از مركزيت و مرجعيت فلسفه بيافتد و بايد همچنان قطب اصلي فلسفه اسلامي باقي بماند.
|
|