جملات كوناه
خاطرات ديدار
 
بسمه تعالي
 
خاطره اي از ديدار رهبر معظم انقلاب
روز پنج شنبه 29/7/89 ساعت 12 ظهر به اتفاق پدرم به ديدار مقام معظم رهبري شرفياب شديم بعد از اينكه از گيت بازرسي عبور كرديم فضاي معنوي حسينيه حضرت امام خميني (ره) در قم حال و هواي ديگري داشت .شخصيت هاي مختلفي در آنجا حضور داشتند من كه بيش از 12 سال ندارم ديدم صفوف مرتب براي نماز جماعت و اقتدا به مقام عظماي ولايت ايستاده اند از پدرم سؤال كردم بابا واقعاً آقا را مي شود زيارت كرد : جواب شنيدم بلي فرزندم بهرحال توفيق دست داد ماهم به نماز ايستاديم بعد از نماز با حال عجيبي به ديدار ايشان براي دست بوسي رفتم مانع مي شدند ، آقا ناگهان نگاه پدارنه خويش را معطوف من كردند جلو رفتم دستشان را بوسيدم ايشان هم محبت كردند و مرا بوسيدند براي ناهار بر سر سفره نشسته بوديم اما ميل به غذا نداشتم و تمام حواسم به آقا بود نحوه آرامش و حركات با ابهت ايشان توجه همگان را جلب كرده بود  بعد از ناهار بطرف حضرت آقا رفتم ايشان عنايت فرمودند مرا پشت پرده اي كه منتهي به استراحت گاه ايشان مي شد بردند من ازايشان درخواست هديه كرديم اما گفتم تسبيح نماز خواهانم آقاخنديدند و فرمودند كلاس چندم هستيد عرض كردم كلاس اول راهنمايي دو تسيبيح را از جيب قباي مباركشان بيرون آوردند و فرمودند هركدام را مي خواهي ، يكي را نتخاب كردم وقتي آمدم اكثر مسؤلان سؤال كردند آقا چه هديه به شما دادند؟ عرض كردم تسبيح .معاون محترم سياسي استانداري آقاي حاجي زاده تسبيح را به چشمانشان ماليدند و گفتند : اين تسيبيح را با هرچه بگويي عوض مي كنم گفتم: با هيچ چيز عوض نمي كنم حتي به پدرم هم نمي دهم اين خاطره بهترين خاطرات من بود ، اشك در چشمان پدرم و برادر بزرگترم كه آنجا بودند حلقه زده بود وقتي كه از حسينيه بيرون آمدم حال وهواي ديگري داشتم به خانه رسيديم مرا مي بوسيدند و زيارت قبول مي گفتند چقدر ارزش دارد انسان با آقاي خويش به آقايي برسد و سن مطرح نيست زيارت ايشان براي من و همه كساني كه آنجا بودند مهم بود كه خدا را شكر انجام شد.
 
سيدعليرضا برقعي قم
متولد 1378
كلاس اول راهنمايي مدرسه غيرانتفاعي مهر
 
 
امتیاز دهی
 
 

بيشتر
تعداد بازديد اين صفحه: 2008
   

 

 

 

خانه | بازگشت |
Guest (PortalGuest)

مهر حوزه
مجری سایت : شرکت سیگما